قصيده خون
نام من جراحى است
چمران نيست
نام من “كوره” است
طالقانى نيست
معشور را كشتند
ماهشهرى در ميان نيست
نام من، زبان من و نان من
پايمال توپ و تانك شما
كدام ماه، كدام شهر؟
نام من معشور است
سهم من از وطن، لجه هاى خون
نام من جراحى است
رود خون، شط شكسته
ققنوس نورسته
نه، هر چه خونم بريزيد
نام من جراحى است
چمران نيست
نام من “كوره” است
طالقانى نيست
عشق من، آزادى است
يوسف عزيزى بنى طرف
لندن ۱/۱۲/۲۰۱۹