احمد رأفت – بازداشت‌ شهروندان عرب در خوزستان همچنان ادامه دارد.  شنبه ۲۶ آبان، مامورین امنیتی به خانه حسین ساعدی، ۲۹ ساله و فوق لیسانس جغرافیاس سیاسی، در حمیدیه ریختند و او را در مقابل چشمان حیرت‌زده همسر و فرزند خردسال‌اش، بازداشت کردند. بر مبنای بیانیه‌ای که سازمان عفو بین‌الملل منتشر ساخته است، از روز بعد از حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز در ۳۱ شهریور، تا کنون بیش از ۶۰۰ نفر از فعالان مدنی و فرهنگی عرب در اهواز و دیگر شهرهای استان خوزستان بازداشت شده‌اند. در روزهای گذشته سازمان حقوق بشر ایران اعلام کرد اخباری مبنی بر اعدام ۲۲ نفری که در اوایل مهر بازداشت شده بودند، در بامداد ۱۷ آبان، در دست است. در این بیانیه نوشته شده است که حداقل در مورد اعدام چهار نفر از آنها اطلاعات موثقی دریافت شده است. این چهار نفر محمد مومنی تیماس، مدیر موسسه فرهنگی «شمس الجنوب»، فرزند بزرگش نصار، احمد حیدری و عدنان سواری هستند.

مرگ در پیامد شکنجه

در مورد ابهاماتی که در رابطه با خبر اعدام این ۲۲ نفر وجود دارد، نظر یوسف عزیزی بنی‌طرف، نویسنده و روزنامه‌نگار عرب ایرانی را جویا شدیم: «ما با شیوه‌ها و روش‌های سازمان‌های اطلاعاتی و مقامات جمهوری اسلامی آشنایی داریم. اینها موش و گربه‌بازی در می‌آورند، یک‌بار تکذیب می‌کنند، یک‌بار تائید می‌کنند، تا خبر این اعدام‌ها به گوش مردم ایران و جهان نرسد. هر وقت می‌خواهند در مورد اعدامی صریح صحبت نکنند به همین شیوه متوسل می‌شوند. واقعیت امر این است که از واکنش مردم هراس دارند». یوسف عزیزی بنی‌طرف در ادامه گفتگو با کیهان لندن می‌افزاید: «بنابر اطلاعاتی که ما از منابع موثق دریافت کردیم حداقل دو نفر از این ۲۲ نفر زیر شکنجه کشته شده‌اند. احمد حیدری، بنابر آنچه اطلاعاتی‌ها به خانواده‌اش گفته‌اند در درگیری با بازپرس کشته شده است، ولی در گواهی مرگ او اعدام ذکر شده است. نفر دومی که زیر شکنجه کشته شده است، عدنان سواری نام دارد».

این نویسنده عرب، داستان درگیری با بازپرس را طنزی تلخ می‌خواند و می‌گوید: «کاوس سیدامامی فعال محیط زیست هم در زندان خودکشی کرد، برخی دیگر از مخالفان نظام هم در زندان سکته کردند و البته حیدری در درگیری با بازپرس کشته شد». یوسف عزیزی بنی‌طرف، در اشاره به کشته شدن عدنان سواری، به کیهان لندن می‌گوید: «خانواده عدنان به مامورین اطلاعات گفتند تا زمانی که پیکر او را نبینند خبر اعدام او را باور نمی‌کنند. مامورین اطلاعاتی در پاسخ گفتند که ناصر، پسر عمومی عدنان، که او نیز در بازداشت است، جسد را پس از اعدام شناسایی کرده است». کم نیستند البته مواردی که جسد زندانیان سیاسی و عقیدتی پس از اعدام نیز به خانواده‌ها تحویل داده نمی‌شود، به ویژه اگر این افراد به گروه‌های اتنیکی تعلق داشته باشند.

بازداشت به بهانه حمله تروریستی داعش

داعش مسئولیت حمله تروریستی به رژه نظامی در اهواز را تقبل کرد. جمهوری اسلامی نیز این ادعا را پذیرفت و مواضع داعش در سوریه و در عراق را هدف موشک‌های خود قرار داد، و مدعی شد کسانی که مسئولیت این حمله را داشتند در این حملات کشته شدند. البته به گفته دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی حمله‌کنندگان نیز در جریان عملیات تروریستی کشته شدند. این حمله تروریستی توسط داعش البته این فرصت را برای دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی به وجود آورد که صدها نفر از شهروندان عرب خوزستانی را در این رابطه بازداشت کنند. یوسف عزیزی بنی‌طرف به کیهان لندن می‌گوید «اگر ادعای نظام مبنی بر دست داشتن داعش در این حمله واقعیت دارد، چرا فعالان مدنی و فرهنگی را به صورت گسترده بازداشت کرده و می‌کنند؟ داستان این بازداشت‌ها ربطی به حمله به رژه نظامی در اهواز ندارد، اگرچه این واقعه برای نظام بسیار ناگوار بود و گران تمام شد». این نویسنده در ادامه می‌افزاید: «حقیقت این است که نظام از دو جنبش بسیار مهم در منطقه ما هراس دارد: جنبش فرهنگی- سیاسی عرب‌های استان و جنبش کارگری که هر دو از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار هستند».

یوسف عزیزی بنی‌طرف یادآوری می‌کند که در سال ۱۳۸۴، زمانی که در پیامد اعتراض‌های مردمی آن سال بازداشت شده بود و در اهواز زندانی بود به او گفتند «از تهران دستور رسیده ۵۰۰ – ۶۰۰ نفر را بازداشت کنیم تا قال قضیه کنده شود». او می‌افزاید «این بار نیز گویا دستور مشابهی در تهران صادر شده و می‌خواهند با این دستگیری‌ها کسانی که در ماه‌های گذشته علیه نظام در منطقه ما به خیابان آمدند را با ایجاد رعب و وحشت به خانه بازگردانند». این نویسنده به اعتراض‌های کارگران هفت‌تپه و فولاد سازی اهواز نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «کنترل این تجمعات نیز ار کنترل نظام خارج شده است و به زودی سراغ آنها نیز خواهند رفت، اگرچه فعلا سرکوب فعالیت‌های فرهنگی- سیاسی ما عرب‌ها در اولویت قرار دارد».

توضیح یوسف عزیزی بنی طرف در باره این مصاحبه: “زندانيان و كشتگان عرب را فراموش نكنيم. مصاحبه ام با كيهان لندن در باره صدها زندانى عرب اهوازى و كشتگان زير شكنجه و اعدامى. اين مصاحبه كه به شكل ويديو ضبط شده بود فقط به صورت مكتوب منتشر شده است، آن هم با تغيير برخى واژه ها نظير “جنبش ملى خلق عرب” كه ظاهرا مورد پسند كيهان لندن نبوده و به جايش “فعاليت فرهنگى سياسى عرب ها” نشسته است. نيز در پارگراف آخر، سخن من عوض شده است، در صورتى كه من هيچ نوع جدايى ميان جنبش كارگرى و جنبش ملى خلق عرب نمى بينم زيرا حدود هشتاد در صد كارگران هفت تپه و صنايع فولاد اهواز عرب هستند. لذا فكر مى كنم مصاحبه كننده يعنى آقاى رافت بر خلاف ميل اش در محذور اين سانسور قرار گرفته است. حدس من اين است كه يكى ديگر از عوامل عدم پخش تصويرى مصاحبه از سوى مسؤولان كيهان لندن، پوشش عربى چفيه و عقال من بود. به هر تقدير از جناب احمد رافت – كه پيوسته هواخواه مليت هاى تحت ستم بوده – بابت اين مصاحبه تشكر مى كنم.

لینک کوتاه مصاحبه: http://kayhan.london/fa/?p=1s