يوسف عزيزى بنى طرف
روز سه شنبه دهم نوامبر 2015 علی جلالی کارگر عرب نانوایی خیابان انوشه محله “النهضه” اهواز به ضرب گلوله سروان برزکار رییس کلانتری 30 لشکر آباد کشته می شود. او در نانوایی مشغول کار بود که گلوله سروان برزکار او را هدف قرار داد. سروان یادشده که یک غیر عرب غیر بومی است همراه با شماری از نیروهای تحت امر برای بستن شماری از مغازه های فلافل فروشی خیابان انوشه لشکر کشی کرده بودند زیرا به گمان مسوولان امنیتی، مغازه های این خیابان به پاتوقی برای هویت طلبان عرب بدل شده بود. ودر حالی که سروان برزکار با نخوت وغرور گفته بود که علی جلالی را به علت دشنام به او کشته است، امروزسرهنگ رحمان موسوی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان خوزستان روایت دروغی را ارایه داد تا جلوی اعتراض توده های عرب را که از کشتن یک کارگر بیگناه به خشم آمده اند بگیرد. او ادعا کرد که ماموران برای دستگیری اراذل واوباش به مغازه ها یورش برده وقاتل علی جلالی نامشخص است. این است برخورد پلیس جمهوری اسلامی با مردمی که اسیر رژیم استبدادى راسیستی شده اند و مثل آب خوردن آدم می کشد. به خصوص وقتی این انسان، عرب باشد، کشتن برای آنان از آب خوردن هم آسان تر است زیرا عقده های نژادیشان را هم تسکین می دهد. چند ماه پیش حادثه مشابهی در شهر فرگوسن آمریکا رخ داد و پلیس یک سیاه را به ضرب گلوله کشت. اگر در اهواز اکثریت ادارات و کلانتری ها در دست اقلیت غیر عرب غیر بومی است در شهر فرگوسن هم اکثریت ادارت وکلانتری ها در دست سفید پوستان است، اما تفاوت کار این است که در آنجا سیاه پوستان هم درفرگوسن و هم در دیگر شهرهای آمریکا تظاهرات گسترده ای علیه نژاد پرستی انجام دادند و پلیس آمریکا – مثل سرهنگ موسوی – دروغ تحویل مردم نداد. اما در اهواز هم عرب ها را با خونسردی می کشند، هم دروغ می گویند و تدلیس می بافند و هم به کسی اجازه نمی دهند اعتراض کند.
12/11/2015